ریحانه ساداتریحانه سادات، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

مادرانه دخترانه

و امروز چشم به جهان گشودی

لحظات خیلی سریع می گذرند و آن نوزاد کوچک کم وزن امروز راه می رود به نهایت خودش را برای مان لوس می کند و قدرت درکش بالا رفته، روزی خواهد رسید که با من گفتگو خواهد کرد و احتمالا بعضی از نظراتمان یکی نخواهد بود که زیباییش به همین است . دوست دارم لحظه های با تو بودن متوقف شود و من مزه مزه اش کنم تا این حس در من جاودان شود. بگذریم تولد دردانه را یک هفته زود تر در ویلایی لب ساحل زیبای خزر گرفتیم، هفته ی بسیار پرکار و البته شیرینی بود خواستیم در اولین تولدت تمام گلها را پیشکش بفرستیم اما چه فایده که تو خود زیباترین و خوشبو ترین گل هستی امان هستی، همیشه باش عزیزکم. این هم یه سری عکس از پشت صحنه ناگفته نماند باباجون هم خیلی این رو...
20 ارديبهشت 1394

تولد یک سالگی

این روزها سخت مشغول تهیه و تدارک وسایل و تم تولد دخترمان هستیم و از اونجایی که همه ی تزییناتش رو (اعم از جینگیل بینگیل و لبا مخصوص و گل سرهاش و ....) به عهده گرفتیم وقت سرخاراندن هم نداریم در یک فرصت مناسب عکس هایش را می گذاریم.   یا علی
8 ارديبهشت 1394

غیبت کبری

بعد از یه غیبت طولانی دوباره برگشتیم به این خانه.حرفهای زیادی برای گفتن داریم که به گمانم باید کم کم واردشون بکنیم، اما یه چیزی تو گلوم گیر کرده که باید الان بگمش ۱۱ ماه رشد کردم، بزرگ شدم،نفس کشیدم هر لحظه اش رو با فرشته ی مامان، با موجودی که دستهای کوچیکی داره اما دلش و زیبایی نگاهش به پهنای آسمونه. خوشحالم که خدا این افتخار رو بهم داده که مامان این فرشته ی زیبا رو باشم. یا علی
8 ارديبهشت 1394
1